الناالنا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

گل رزمامان

شیرین زبونی 2

سلام گل رز مامان گل رزم این روزا بزرگ شده ،خانم شده واسه خودش ،وحرفهایی میزنه که نتیجه اش گاز  گرفتن وفشار دادن وچلوندنش توسط مامان و باباست عزیزم ،کوچولوی دوست داشتنی من ،عاشق نقاشی وتراش کردن مدادای داداشی  شدی وهرگوشه  خونه تراشه های مدادرنگی ریخته ومن ازعصبانیت دیروز بابا داشت باتلفن صحبت میکرد وداشت روی کاغذای نقاشی گل رزم شماره تلفن یادداشت میکرد ،خطی خطی میکرد  گل میکشید وحرفهای پشت تلفن روی کاغذ می نوشت وخلاصه کاغذا روسیاه می کرد تویکدفعه چشمت افتاد به کاغذا ،دویدی واومدی دست به کمر گفتی                  &nb...
2 شهريور 1390

شب بیست وسوم

سلام گل رز مامان امشب هم یکی از شب های قدر است .شب دعا و نیایش.شب تضرع و استمداد.شب  آمرزش گناهان،شبی که درهای توبه تا صبح به روی بنده گانش بازه            گفتم خدایا از همه دلگیرم!گفت : حتی از من ؟             گفنم خدایا دلم را ربودند! گفت : پیش از من ؟                گفتم خدایا چقدر دوری ! گفت : تو یا من ؟                  گفتم خدایا تنها ترینم ...
1 شهريور 1390

وااااای چی بپزم؟

سلام گل رزمامان دیشب که داشتم وب گردی می کردم یه سایت خیلی جالب واسه خانمها پیدا کردم می دونی چیه گلم؟سایت چی بپزم ؟ لابد میگی این چه سایتیه؟ اینو برای این نوشتم که بزرگ شدی خانم شدی عروس شدی مامان شدی ،یکی از دغدغه های روزانه ات اینه که چی بپزم که مهمونهام خوششون بیاد ،شوهرم وبچه ها دوست داشته باشن ،تکراری نباشه و.... توی این سایت وقتی صفحه رو باز می‌کنید، اسم یک غذا رو می‌بینید که به عنوان پیشنهاد بهتون ارائه می‌شه. اما سه تا گزینه زیر این پیشنهاد هست: - نمی‌خوام! یه پیشنهاد دیگه بده - دوست دارم! ولی بلد نیستم - آخه یخچال خالیه روی اولی که کلیک کنیم یه پیشنهاد تازه میده،روی دومی کلیک کنیم به یه سایت دیگه میریم...
1 شهريور 1390

بدون عنوان

سلام گل رز مامان دیشب افطار خونه مادر جون دعوت بودیم آخه مراسم احیا هم داشتند ارشیا ازصبح رفته بود خونه مادر جون ولی من وشما وبابا ساعت ٧ رفتیم، افطار که خوردیم رفتیم مکتب فاطمه الزهرا مراسم شب قدر ،گل رز مامان دخمل خوبی بودی ومثل مامان قران به سر گرفتی وآمین می گفتی   (برای همه  دوستان دعا کردیم)   بعد از مراسم که تا ساعت یک ،طول کشید برگشتیم خونه مادر جوون ،آخه مراسم احیای خونه مادرجوون ساعت یک شروع میشه وتاساعت سه ونیم  چهار ادامه داره  خاله ها ، خاله های مامان،زندایی شیما ومامانش اینا،دایی هاوزندایی های مامان ،تمام دوستها وهمسایه ها اومده بودند (بجز خانواده بابایی......ح...
31 مرداد 1390

یاعلی

  ناله كن اى دل به عزاى على گريه كن اى ديده براى على كعبه ز كف داده چو مولود خويش گشته سيه پوش عزاى على عمر على عمره مقبوله بود هر قدمش سعى و صفاى على ديده زمزم كه پر از اشگ شد ياد كند، زمزمه‏هاى على تيغ شهادت سر او را شكافت كوفه بود، كوه مناى على التماس دعا ...
30 مرداد 1390

یه جمله خوشکل

سلام گل رز مامان الان ساعت 4ونیم نیمه شب وتوگل نازم هنوز نخوابیدی وداری خاله شاهدونه وبرنامه سحر اولی، را نگاه میکنی مامان  و بابا هم سحری خوردند ومامان مشغول اینترنت شده،عکس چند گل خوشکل دیدم ،صدا زدم النا بیا اینها روببین  ،گل رزم عکسها رو دیدی ذوق زده شدی وگفتی ((میشه بوش کنم)) قربونت برم چقدر توبا احساس وشیرینی ...
27 مرداد 1390

النا ومدرسه مامان

سلام گل رز مامان امروز  (چهارشنبه )از مدرسه بامامان تماس گرفتند یه قطعه عکس برای کارت بیمه طلایی ببرم ،حکم جدیدو بگیرم وامضا کنم که میخوام دبیرستان شاهد بمونم ،گل نازمو ازخواب بیدارکردم وباخودم بردم مدرسه خیلی دختر خوبی بودی وهمکارام کلی ناز ونوازشت کردن وهرچی می پرسیدند باشیرین زبونی جواب می دادی اسمت چیه؟الناجوون مامانت چیکاره است؟دبیل فیزیک اسم داداشت چیه؟الشیا جون اینقدر شیرین زبونی کردی وآروم روی صندلی کنارم نشستی که همه همکارایی که اونجا بودند هوس دوباره نی نی دار شدن کردند کارمامان یکم طول کشید وگل رز مامان دیگه خسته شده بود رفتی روی پله ها نشستی وباحالت ...
27 مرداد 1390

امشب الناجوون(سه شنبه)

سلام گل رز مامان دختر نازم امشب بعداز افطار رفتیم پارک،توکه عاشق کتابی چند تا کتاب هم باهات آورده بودی ومن همش مشغول کتاب خوندن برای توگل نازم بودم   ازپارک که برگشتیم ارشیا مشغول شیطنت وبازی شد وهرکاری ارشیا میکرد ازش تقلید میکردی ارشیا سی دی اسکوپیدو روتوی دستگاه گذاشت وهرکاری که میکرد تقلید میکردی وکیف میکردی خلاصه تانیمه شب کارتون نگاه کردین وباجیغ وداد من رفتید خوابیدید شب بخیر عزیزم  ...
26 مرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل رزمامان می باشد