شیطون بلای خونه ما
سلام گل رز مامان
این روزا توخونه ما مراسم پرسش وپاسخ بین گل رزم وبقیه اعضا خانواده برپا ست
شیطون بلای خونه ما باسوالهاش همه رو شیفته خودش کرده ،)
مثلا امروز مامان داشت سالاد درست میکرد
النا :این چیه؟
مامان :فلفل دلمه
النا :فلفل دلمه چیه؟
مامان: یه نوع سبزی که می ریزیم توی غذا
النا :چرا می ریزیم توی غذا؟
مامان: تاغذا روخوشمزه کنه
النا:چرا غذا رو خوشمزه میکنه
.......
آخر سر که خودت خسته شدی باشیرین زبونی گفتی (میشه بکولم (بخورم ) لطفا
الهی فدات شم شیرین زبون وخوردنی شدی
تا می بینی مامان مشغول یه کاریه ،خودتو لوس میکنی ومیگی
حوصله ام سل لفت
دیشب یه آقا از کنارمون رد شد وسوالهای گل رزم شروع شد
النا: این کیست؟
مامان :یه آقای پیر مهربون
النا :میشه بلم بگلش
فدات شم حالا ببین تو خونه بین تو وارشیا وتو ومامان چه مکالماتی رد وبدل میشه
ارشیا :مامان بیا خسته شدم چقدر می پرسه
الهی مامان فدات شه عزیزدلم