شب بیست وسوم
سلام گل رز مامان
امشب هم یکی از شب های قدر است .شب دعا و نیایش.شب تضرع و استمداد.شب آمرزش گناهان،شبی که درهای توبه تا صبح به روی بنده گانش بازه
گفتم خدایا از همه دلگیرم!گفت : حتی از من ؟
گفنم خدایا دلم را ربودند! گفت : پیش از من ؟
گفتم خدایا چقدر دوری ! گفت : تو یا من ؟
گفتم خدایا تنها ترینم ! گفت : پس من؟
گفتم خدایا کمک خواستم! گفت : از غیر از من ؟
گفتم خدایا دوستت دارم ! گفت : بیش از من ؟
گفتم خدایا اینقدر نگو من ! گفت : من توام تو من
بارالهی ، بارها گفتم و شنیدی و بارها خواستم و دادی ، دریغ از یک بار شنیدنت و یکبار خواستی برایت انجام داده باشم.
خدایا گفتم بیهوده است،چرا که خود می دانی چه بودم و چه کردم و چه می خواهم.
بارالهی در این شب های قدر تقدیرمان را به نیکی رقم زن
.الهی آمین